"اللَّهُمَّ احْرُسْنِي بِحَرَاسَتِكَ ... خدایا! منو دست این و اون نسپار! خودت مواظبم باش...
يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۰، ۱۱:۲۶ ب.ظ
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
من همیشه پیش از اینکه مستقیما حرف بزنم، غیر مستقیما اقدام میکردم.
بچه که بودم، هممیزیام پاککنش را به من نمیداد و رو میکردم به پشت سریام و میگفتم فلانی پاککنت را بده، هممیزیام خجالت میکشید و خودش پاککنش را به من میداد.
بزرگتر که شدم، هر کجا که دلم مهربانی خواست، خودم مهربانی کردم، هر کجا که دلم خواست کسی حواسش به من باشد، خودم حواسم به کسی بود، هرکجا که دلم خواست کسی دلتنگم شود، خودم دلتنگ کسی شدم، و هرکجا که دلم دوست داشتن خواست، کسی را دوست داشتم.
حواسمان به کُنشِ آدمها باشد، شاید آدمی که تماس میگیرد که فلانی دلم برایت تنگ شده و نگرانت بودم، که فلانی خوبی؟ کسیست که دلش لک زده برای اینکه نگرانش باشند، کسیست که حال خودش خوب نیست، کسیست که دلش واکنشهای دلخواه و درست میخواهد.
بچه که بودم، هممیزیام پاککنش را به من نمیداد و رو میکردم به پشت سریام و میگفتم فلانی پاککنت را بده، هممیزیام خجالت میکشید و خودش پاککنش را به من میداد.
بزرگتر که شدم، هر کجا که دلم مهربانی خواست، خودم مهربانی کردم، هر کجا که دلم خواست کسی حواسش به من باشد، خودم حواسم به کسی بود، هرکجا که دلم خواست کسی دلتنگم شود، خودم دلتنگ کسی شدم، و هرکجا که دلم دوست داشتن خواست، کسی را دوست داشتم.
حواسمان به کُنشِ آدمها باشد، شاید آدمی که تماس میگیرد که فلانی دلم برایت تنگ شده و نگرانت بودم، که فلانی خوبی؟ کسیست که دلش لک زده برای اینکه نگرانش باشند، کسیست که حال خودش خوب نیست، کسیست که دلش واکنشهای دلخواه و درست میخواهد.
# نرگس صرافیان طوفان
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
۰۰/۰۷/۱۸
چقدر این حسو حال رو میفهمم...